سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فریب ظواهر را نخوریم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فریب ظواهر را نخوریم

 

ممکن است طرف مقابل اهل حیله و فریب باشد و فرض کنید در مورد امکانات زندگیش بگوید : " من متمول و ثروتمندم در فلان جا ویلا و ساختمان دارم و یا چند تا ماشین مدل بالا دارم و ... " و در این مجلس با مهارت خاصی وارد شده و ما را به قول معروف بخواهد با سخنانش " سحر " کند . با اینکه این موارد بندرت ممکن است اتفاق بیافتند اما نباید از این شگردها غافل بود و حتی الامکان باید طرف مقابل را امتحان نمود و آن اینکه در مورد به خصوصی که از طرف مقابل سئوال کردیم تا عقیده اش را بفهمیم دوباره و یا در فرصتهای مختلف پرس و جو کنیم و پاسخهای بعدی را با پاسخ قبلی می سنجیم و اگر دروغ گفته باشد دروغش آشکار خواهد شد چرا که " دروغ گو حافظه ندارد " . 

 

عنوان مطلب بعدی : در این دیدار چه باید گفت ؟

 

 

**************

مطلبی به نقل از تبیان

 

روز عشق ، روز دوست داشتن !!


ولنتاین را خیلی ها مى شناسند :

"در سده سوم میلادی در روم باستان ، فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس باورهای شگفتی داشته است از آن میان اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.کلودیوس به قدری سنگدل وفرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت.ولی کشیشی به نام والنتیوس(ولنتاین)،مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد.کلودیوس دوم از این جریان خبردار می شود و دستور می دهد که والنتاین را به زندان بیندازند و به جرم جاری کردن عقد عشاق،با قلبی عاشق اعدام می شود...بنابراین او را به نام فدایی وشهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق !!! "

ولنتاین را خیلی ها مى شناسند. از برخی روزنامه ها، مجلات و سایت هاى اینترنتى . از پشت ویترین ها به شکل هدایا و کارت پستال هاى منسوب به ولنتاین و جمله «ولنتاین مبارک » . شاید هم از ترافیک سنگین و شلوغی رستوران ها و پارک ها .

براى باور این گفته، کافى است وارد اینترنت شوید و کلمه «ولنتاین» یا «ولنتین» را براى جست وجو وارد کنید، آنگاه به طور حیرت آورى با لیست بى انتهایى از وبلاگهاى جوانان ایرانى مواجه خواهید شد که مطالبى در خصوص این روز همراه با تبریکات متعدد و متنوع آورده شده است!

اما شاید کمتر ایرانى از وجود روز عشق در ایران باستان و برگزارى جشنى براى بزرگداشت این موهبت، آن هم نه با قدمتسه قرن پیش از میلاد ، بلکه ازبیست قرن قبل از میلاد حضرت مسیح ! اطلاع داشته باشد :

" فلسفه بزرگداشتن این روز به نام "روز عشق" بدین گونه بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و افزون بر اینکه ماه ها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاکی" که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" که ویژه خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ فرنام (لقب) ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. از این روی در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده است که در همان روز که نامش با نام ماه همزمان می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. برای نمونه شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت که در ماه مهر، "مهرگان" نام می گرفت .

طبق سالنامه زرتشتى، روز اسفند از ماه اسفند یعنى پنجمین روز از این ماه (5 اسفند) و بنا بر تقویم امروزى (هجری خورشیدی)29 بهمن ماه روز سپاسدارى از جایگاه زنان ومادران است.براساس سنت باستانى، مردان و فرزندان در روز سپنته آرمئى تى که مظهر ایمان، مهر ،عشق ، محبت و حامى زنان نیک است، به همسران و مادران خود هدایایى تقدیم مى کنند و برگزارى مراسم جشن و سرور در این روز ضرورى است.به این ترتیب از محبت و مهربانى زنان سپاسگزارى مى شود.

در این روز ویژه انجام کارهاى خانه به عهده مردان است و زنان با پوشیدن لباس هاى نو، مورد تکریم قرار مى گیرند. در مراسم جشن اسفندگان در آیین ایرانی همچنین زنان پاکدامن و پرهیزگار که به تربیت فرزندان نیک پرداخته اند و این فرزندان به عنوان شخصى نیک شناخته شده اند، تشویق مى شوند .

سپندار مذگان ، جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها فرمانبرداری می کردند. "

بسیاری معتقدند " اگرچه این رسم برگرفته از یک سنت اروپایى، آمریکایى است، اما در کشور ما به دلیل اینکه روزهاى شاد بسیار کم دارد، جوانان روز ولنتاین را جشن مى گیرند " و به دنبال این نیاز، برگزارى ولنتاین و بزرگداشت مهر و محبت را ابتکار خود جوانان مى دانند.

با توجه به این گونه مباحث، که گاه از غریبه و آشنا می شنویم ، گوئی نیاز به شادى و عدم توجه به این نیاز در جامعه ، محورى ترین دلیل براى رواج جشنى بیگانه در کشورى است که فرهنگ آن ریشه در جشن و شادى و مهرورزى دارد.

کشورى که به قول ابوریحان بیرونى در کتاب آثارالباقیه، " شمردن شمار جشن هاى آن همانند شمار کردن آب گذرهاى یک سیلاب غیرممکن است " ..

ایرانیان تنها مردمی بودند که در تمام افسانه ها، اساطیر و داستانهای ملموس و غیرملموس دور یا نزدیک، شادمان ترین مردم شناخته شده اند. ایرانیان قدیم برای تولد هرماه و روز و هفته خود جشنی داشتند که همه به یکدیگر مهر می ورزیدند. شاید به همین دلیل ایران کشور آیین مهرورزی نام گرفته است.

داشتن سرمایه ای آن چنین و تقلیدی اینچنین عجیب است و درد آور !!!

محمدعلى الستى در این باره مى گوید: «به دلیل اینکه ما نتوانسته ایم عناصر فرهنگى خود را براى جوانان به روز و جذاب کنیم، جوانان به این فرهنگها روى آورده اند.» وى تصریح مى کند: «ترویج الگوهاى بیگانه با ضرورتهاى کشور ما سازگار نیست ولى در صورتى که فرهنگى جذابیت داشته و قابلیت گسترش در کشورهاى دیگر را داشته باشد، رواج مى یابند؛ در غیراین صورت در کشور خود نیز به دست فراموشى سپرده مى شوند». این جامعه شناس تأکید مى کند:«اگر فرهنگى با روحیات نسل جوان سازگار باشد ، مورد اقبال قرار خواهد گرفت » .

بیائید این بار هم که شده بگذریم از بى خیال، دست روى دست گذاشتن و غصه خوردن . بشکنیم کاسه های چه کنم ! چه کنم! را ؛ که هر کس ، اگر به قدر بازشدن دست هایش تلاش کند ، میتواند راهی یابد ، برای زنده نگه داشتن خود، و کشتن هر آنچه بیگانه است با فرهنگ و آداب و رسوم مان . " لایکلف الله نفسا الا وسعها " : هرکس اگر به قدر توانائی خودش برای بازیابی هویت تلاش کند ، بی شک جامعه ی اسلامی - ایرانی مان بهتر از اینها خواهد بود.